برای تو مینویسم که عاشقانه میخوانی درد دلم را

برای تو مینویسم

مینویسم تا بخوانی

من با یک دنیا احساس نوشته ام ،تو نیز با چشمان خیس بخوان

برای تو مینویسم که عاشقانه دفتر عشق را ورق میزنی

و آنچه که برای دل ها مینویسم با یک عالمه احساس می خوانی

صفحه های دفترم را با عشق ورق بزن دفتری که در هر صفحه ی آن جای اشک های من پیداست

بخوان همراه با همه من نیز مینویسم برای تو وبرای همه

این دفتر برای عاشقان است و آن هایی که تنها در گوشه ای خسته اند

دفتر عشق هیچگاه صفحات آن که همه از جنس دل است

اما شاید روزی این دستهایم خسته از نوشتن کلام عشق شود

بخوان تا من نیز عاشقانه برایت بنویسم

برای تو مینویسم که میدانم مثل منی ،هم صدا با من و همنشین با اشک و منتظر

برای تو مینویسم

که عاشق ترینی ،غم گین ترینی و یا شاید هم مثل خوده من تنها ترینی

 لطفا نظر یادتون نره عزیزانم ممنون میشم

عاشقی در خانه ی معشوقی را کوفت

جواب شنید کیست ؟

گفت :من

صدا از پشت در گفت :برو کسی خانه نیست

جوان رفت وچندی خود را در عشق پخته کرد

سال بعد باز گشت وچون ازنو در را کوفت

جواب امد کیست؟ این بار گفت: تو

ودرباز شد !

خدایا من هیچم هر چه هستی تویی تنها تو ،تو یگانه ی عالمی خدایا مرا وسیله ای قرار ده در دستانت

من میخواهم تسلیم اراده ی تو باشم

میخواهم ابزاری باشم که اراده ات از طریق من به انجام برسد

خدایا میخاهم خواست من خواست تو باشد و قصد من قصد تو

اینگونه است که مطمئن خواهم شد زندگی را به کمال زیسته ام .

به نام خدا

از کسانی که مرا دوست دارند ممنونم  آنها قلب مرا بزرگ تر میکنند ،

از کسانی که از من متنفرند سپاسگذارم  آنها مرا قوی تر میکنند ،

از کسانی که مرا ترک میکنند متشکرم آنان به من میاموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست

از کسانی که با من میمانند سپاسگذارم چون آنان معنای دوست واقعی را به من نشان میدهند

ودر آخر از خدا خیلی خیلی ممنون و سپاس گذارم چون مرا دوست دارد وهمیشه هوایم را دارد ومن هم او را بسیار دوست

دارم .

کبوترم هواییشدم باز

ببین که چه گدایی شدم

دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم

پنجره فولادتون دوای هر چی درده

کسی رو ندیدم که از اونجا ناامید برگرده

چه جوری از شما دست بکشم

چه جوری نفس بکشم

تویی که تنها دلسوزه منی

آرزومه دوباره بیام اقاجون

اخه شما بهونه اشکای هر روز منی

بی تو اینجا میمیرم اقا

من یه فقیرم اقا

ای همه کس و کارم

فقط تو رو دارم

منو دستای گدایی

اقا دریابم ، ضامنم بشو

اخه میگن خیلی اقایی

یا ضامن اهو یا رضا

خسته ام

از صبوری خسته ام

از فریاد هایی که در گلویم خفه ماند

از اشک هایی که قاه قاه خنده شد

و از حرف هایی که زنده به گور شد در گورستان دلم

آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،در بی پناهیت

در پشت هزاران دروغ پنهان کنی

این روز ها معنی را از زندگیم حذف کرده ام

برایم فرقی نمیکند روزهایم را چگونه قربانی میکنم .......

بلند بخوان

درشت بنویس

آویزه ی گوشت کن

که

تقوا

ان نیست که با یک

تق

وابرود.....

سلامتی اونایی که خیلی تنهان

ن اینکه نمیتونن با کسی باشن

ن

فقط

دلشون نمیخاد با هر کسی باشن ...

التماس دعاااااا از همتون

یا علی مددی

سلام اقا جان

شرمندتونم به خدا

نمیدونم چرا اینجوری شدم و چرا دارم ازتون دور میشم

قلبم داره میمیره کمکم کنید

ببخشید نتونستم واسه جشن میلادتون کاری کنم خودتون که دیدید چه حالو روزی داشتم

ببخشید 

واسم دعا کنید نازنین

تنهایی بد دردیه شما دیگه تنهام نذارید

قلبم ....

قلبم ....

قلبم ....

.

نازد به خودش خدا که حیدر دارد

دریای فضایل مطهر دارد

همتای علی نخواهد امد به جهان

صد بار اگر کعبه ترک بردارد

امروز روز تو بود هر چند بی تو برای من هر روز روز توست

یک سوال ؟

وقتی میرفتی به امروز دخترک پاییزیت فکر کرده بودی ؟

به روزی که در حسرت یک هدیه دست نخورده ،میپوسد در کنج تاریکی محض اتاق

و تو .... شاید ان بالا ها میوهی بهشتی میخوری ...

میدانی گاهی با خود میگویم چه دیر میگذرد این روزها

روزهایی که در ان حجمی تهیست و حضوری کمرنگ است

چرا صدایت را به یاد نمیاورم

میخواهم فراموش کنم روزهای پر درد زندگی را

من بعد از تو از تمام درسهای زندگی بیزارم

آخر نمیدانی چقدر ظالمانه به من آموخت

آموخت که بی تو نفس بکشم

آموخت که بعد از تو راه بروم

بخندم ،تماشا کنم و هروقت

چیزی بر رو ی قلبم سنگینی کرد نفسی عمیق از ته دل بکشم ... و شاید چند قطره اشک بریزم

من خسته ام مهربان ...دلم خواب میخواهد

خواب عمیق ... بدون درد .. وپر از تو

نمیدانم چند سال باید بگذرد تا ارام تر شوم

یک چیز را میدانی ؟حس میکنم هر روز که میگذرد من

به درد نبودنت آگاه تر میشوم

برایم دعااااا کن نازنینممممممم...

شکسته دوباره قلبم

ندیدی ،نفهمیدی واست میمردم

تموم زندگیم رفت

منی که رو اسمت قسم میخوردم

وقتی دلم خوش نیست

دنیام چه آشوبه

وقتی ازم دوری قلبم نمیکوبه

وقتی دلم خوش نیست

حس میکنم مردم

یه عمر از احساسم فقط شکست خوردم

شکسته دوباره قلبم    ....قلبم .....قلبم .....

سبک میشم اگه گریه کنم پیشت

سبک میشم سرم باشه روی شونت

بهم ارامشو عشقتو برگردون

بگیر منو محکم تو اغوشت ....تو آغوشت ......

دلم خوش نیست ... دلم خوش نیست ......

کبوتر هم که باشی

گاهی دود شهر پر و بالت را سیاه میکند

و به یک هوای پاک نیاز داری

چیزی شبیه به هوای حرم ...

دلم هواتونو داره اقاجاااااان

سکوت میکنم

تا خدا سخن بگوید

رها میکنم

تا خدا هدایت کند

دست برمیدارم

تا خدا دست به کار شود

به او میسپارم

تا آآآآرام شوم ...

خدایا به امید تو

چند وقتیست هر چه میگردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمیکنم

اما نگاهم ......

گاهی حرف میزند ،

گاهی فریاد میکشد

و من همیشه به دنبال کسی میگردم که بفهمد

یه نگاه خسته چه میخاهد بگوید ....

من ساکت

لب پنجره نشسته ام

در این فکرم که

من جایی نرفتم ،اینجا تنها  گوشه ای برای خودم نشسته ام

دستت را بیاور اخه میدونی

دل من تنها بود ،دل من هرزه نبود ،دل من ساکن دستهای تو بود

اشکال نداره

تو هم برو ،تا مبادا از کسایی که تنهام گذاشتند جا بمانی ...........

مادرم

شماتمام شادی هایت را به من بخشیدی

وغم هایت را در خود فرو بردی

تا نفس دارم

فراموشت نخواهم کرد

عزیزم

دوستت دارم

خدایا دستم به آسمانت نمیرسد

تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن ........

حمدو سپاس مخصوص خداوندی که هر خواستم بود

اما هر جا او خواست من نبودم

برای چشمانم نماز باران بخوان

بغض کرده

ابریست ،اما نمیبارد

هیچ کس تنها نیست ،او در همه حال درکنار ماست

بی همتای اول و آخر

تقدیم به همتون

سال نو و بهار نو مبارک

امیدوارم مثل گل باشید ولی عمرتون مثل گلها نباشه

تنهایی تاوان تمام نه هاییست که نگفتم تا دل کسی را نشکنم

همه ی محبت هایی که زیادی هدر دادم تا دلی را بدست آورم

همه دوستت دارم هایی که جدی گرفتم

همه ی سادگی که در این دنیای هزار چهره خرج کردم

تنهایی تاوان همه ی خوشبینی هاییست که به این دنیا و ادم های این روزها داشتم ......