بسلامتی اونایی که درد دل همه رو گوش میدن اما معلوم نیست خودشون کجا درد دل میکنن

بسلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست

بسلامتی اونایی تو اوج سختی و مشکلات بجای اینکه ترکمون کنن ،درکمون میکنن

و سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت .....

یادته زیر گنبد کبود

دوتا دوست بودنو کلی حسود

تقصیر همون حسودا بوده که حال شده یکی بود....... یکی نبود !!!!!!!

کسی که دوست داره همیشه نگرانته به خاطر همین بیشتر از اینکه بگه دوست داره

میگه :

مواظب خودت باش

راستی مواظب خودت باش ....

حکایتی است شبهایی که هستی ولی ندارمت .......

از تنهایی گریزی نیست بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند

نمیخواهم کسی شال گردن اضافی اش را دور گردن آدم برفی احساساتم بیندازد ....

چقدر دلم تنگه

برای درد دل کردن

برای یه خندیدن از ته دل

برای گفتن یه مواظب خودت باش

برای دوست داشتن های بی بهانه

برای یک سلام ساده گفتن

برای تو برای خودم

دلم تنگ شده ....

باران که میبارد دلم تنگ تر میشود

بغض میکنم

مثل آسمون که بی بهانه میباره منم میبارم

گاهی اوقات فقط باید سکوت کرد ،سکوت ...

همین !!!!!

دل من همانند اتوبوس های شهر شده

غصه ها سوار میشوند فشرده به روی هم

و من راننده ام که فریاد میزنم :

آهای ...

دیگر سوار نشوید !!!!!! جا نیست ....

سلام آقا

شرمنده ام آقا جون ،نمیدونم چرا تا دلم میگیره همش یاده شما میوفدم ،نکنه شمام دلتون گرفته ؟

آقا جون میدونم بی معرفتم اما میخوام بگم :

شما که تو معرفتتون شکی نیست پس چرا وقتی داری میبینی دارم ذره ذره آب میشم و کاری از دستم برنمیاد ومشکلات

داره خفم میکنه ،نمیای کمکم کنی !!!!!

چرا دستمو نمیگیری و راهو نشونم بدی یعنی اینقدر بدم ...

یعنی اینقدر بدم که حتی لیاقت یک نگاه شما رو ندارم شما که میبینی مشکلات چطوری داره منو از پا در میاره

چرا میزاری اینجوری دلم بشکنه و اینجوری احساس تنهایی کنم ؟

هر چی سعی میکنم با مشکلات کناربیام انگار نمیشه که نمیشه ..

آقا من سعی خودمو میکنم ولی تو رو خدا هوامو داشته باش میخوام همه چیزو به خودت بسپارم

خرجش فقط یه دست کشیدنه ،اره فقط یه دست رو سرم بکشید ویک نگاهم کنی تا کارام رو به راه بشه

اقا جون امیدم به شماست ،التماس میکنم فقط نگو نه

کاش میومدید کااااااااااااش

یا خدا فرج آقامونو دیگه حالا برسون  آآآآمین

چه کسی میگوید گرانی شده است

دوره ی ارزانیست

دل ربودن ارزان

دشمنی ها ارزان

چه شرافت ارزان

آبرو قیمت یک تکه ی نان

و دروغ از همه چیز ارزان تر

قیمت عشق چقدر کم شده است

کمتر از آب روان

وچه تخفیف بزرگی خورده قیمت هر انسان!!!!!!!!!!!!

جایی که بودنو نبودنت هیچ فرقی ندارد

نبودنت رو انتخاب کن

اینگونه به بودنت احترام گذاشته ای...........

من در جامعه ای زندگی میکنم که به زنان می آموزد مراقب باشند کسی به آنها تجاوز نکند

اما

به مردها نمی آموزد که به کسی تجاوز نکنند !!!!!!!

چراااااااا؟؟؟؟؟

چقدر سخته منطقی فکر کنی وقتی احساسات داره خفت میکنه !!!!!

دلتنگم اما تو را طلب نمیکنم

نه اینکه بی نیازم !!!!!

نه !

صبوررررم !!!!!!!

به یاد داشته باش میزان انسانیت یک فرد از نحوی برخورد او با دیگرانی

است که برای وی هیچ کاری نکرده اند ......

تابستان هم گذشت

اما تابستان یادت باشد  ...که روزهای گرمت به سردی گذشت !!!!

کاش برمیگشتم به زمانی که بزرگترین غم زندگیم شکسته شدن نوک مدادم بود .......

کوه چون کوه بود تنها شد یا چون سنگ بود کوه شد

من نه کوه بودم نه سنگ پس چراااا تنها شدم !!!!!!!!!!

من از خدا خواستم به من نیرو و قدرت دهد      او بر سر راهم مشکلاتی قرار داد تا نیرومند شوم

من از خدا خواستم به من دانش و خرد دهد      او در برابرم مسائلی گذاشت تا آنها را حل کنم

من از خدا خواستم سعادت و ترقی را            او به من فکر و زور بازو داد تا کار کنم

من از خدا شهامت خواستم                         او خطراتی را در زندگیم پدید آورد تا بر آنها غلبه کنم

من از خدا انگیزه درخواست کردم                وخداوند کسانی را به من نشان داد که نیازمند کمک بودند

من از خدا طلب عشق کردم                        و او افراد زجر کشیده ای را به من نشان داد تا به آنها عشق بورزم

من از خدا خواستم تا به من برکت دهد            و خداوند فرصت هایی را به من داد تا از آنها بهره ببرم

من هیچکدام از چیزهایی که از خدا خواستم دریافت نکردم

ولی

به همه ی چیزهایی که میخواستم رسیدم این است موهبت و لطف بی پایان خدا !!!!!!!!!!

وقتی کسی مارا آزار میدهد روی شن های صحرا بنویسیم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند

ولی وقتی کسی محبتی در حق ما میکند

بایدآن را روی سنگ هک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یاد ها ببرد

هر روز صبح غزالی در افریقا بیدار میشود

او نیک میداند که باید تند تر ازسریع ترین شیر بدود تا کشته نشود

هر روز صبح شیری در افریقاا بیدار میشود

او نیک میداند که باید تند تر از سریع ترین غزال بدود تا از گرسنگی نمیرد

مهم نیست شیر هستید یا غزال

بهتر است با طلوع خورشید دویدن را آغاز کنید ......

حیف روزایی که بی تو سر شد

حیف شب هایی که بی من سر شد

تو بی من تنها من از تو تنها تر

حیف این عمری که تنها هدر شد

من سردم تو سردی ،دل نیمه جونه

میسوزه میسازه دربه داغونه

میلرزه دلم حتی با چیک چیک اشکات

مثل گنجشکی که زیره بارونه

لبهامون لبخند عشقو کم داره

دستاتو نذرم کن خیلی محتاجم

پاییزم دارم میریزم رو به تو دارم

من ابرم تو بارون ،این قصه خیسه

اعجاز بارونو باور کن وقتی میخواد این احساسو از ما بنویسه

اینجا قلب آدما بی فانوسه

رویا هاشون رویا نیست انگار کابوسه

من یه جایی میخام با تو قدر یه لبخند

اینجا چشمام تو گریه میپوسه

ما دستامون با هم دنیا رو میسازه

بی سقف و بی دیوارو بی اندازه

ما با هم هستیمو با هم میمیریم

بپر با من بپر با هم وقته پروازه

بنشین پای حرفای من

بنشین دل بده گوش کن

در را رو دنیا ببند جهان رو فراموش کن

فقط من فقط تو

فقط منو تو به هم می ارزیم

نبودی که ببینی چقدر گریه کردم

تو دنیای من غم زیاد بود ولی تلخ و شیرین گذشت

نبودی ببینی چطور عذاب نبودنت منو میکشه

رسیدم به جایی که عشق نبودش یه کمبود شد

زمین زیر پام خالی شد

میدونم تلاشم یه روزی به جایی اثر میکنه

ببین یه عاشق تا کجا ها خطر میکنه .....

راز دل با کس نگفتم چون محرمی ندارم

هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم

راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی

عاقبت ورد زبان ماهی ها شدم ......

عشق چون عقاب است بالا میپرد دور دور ...بی اعتنا به حقارت درون

کینه چون لاشخور و کرکس است کوتاه میپرد وسنگین و جز مردار به هیچ چیز نمی اندیشد ....

خدایا ........

یا خیلی برگردون عقب یا بزن بره جلو

تو این نقطه از زندگی دلم خیلی گرفته از دنیا ....

غصه نخور

نه تو میمانی ونه اندوه ونه هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود قسم

وبه لحظه ی شادی که گذشت غصه هم میگذرد

لحظه ها عریانند

به تن لحظه های خود جامه ی اندوه مپوشان هرگز

دلم پرواز میخواهد

دلم با تو پریدن در فضای باز میخواهد

دلم آواز میخواهد

دلم از تو سرودن با صدای ساز میخواهددلم بی روح و رنگ است

دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد ....

آسمان هر کس به اندازه معرفت اوست

بیشک آسمانت بی انتهاست .........

بخش بخش کن دلم را

ذره ذره

لحظه لحظه

بشنوصدای فلوت قلبم را

قطره قطره بخوان خون تنم را

تب کرده این درون درهوای تو

کوچ دادی مرا از کویر به سوی لاله زار رویایی

بجوشان درمن عشقت را

چون چشمه ساران

چون اتش فشان کوهها

من محتاج عشقت

من محتاج توام

نشکن خانه ات

دلم درآغوش تو آرام است

توزیبا ترازبهاری

همیشه درکنارم ؛حتی درخواب

چه زیباست حس کردن تو

چه تنهاست دلم بی تو

شوری دادی بر من

برنهاد خسته ام

باعشق

ازمن مگیر این شورم را

..........

شک نکن روزی پروانه خواهیم شد

بگذار روزگار هر چه میخواهد پیله کند !!!!!!!!!!!

دل خوش به عشق شما نیستم ای اهل زمین

به خدا معشوقه ی م آن بالاییست ......

پر از اشکم ولی میخندم به سختی

شهامت میخواهد سرد باشی و گرم بخندی!

گاهی دلم میخواهد وقتی بغض میکنم

خدا از آسمون بیاد پایین ،اشکامو پاک کنه و دستمو بگیره وبگه :اینجا آدما اذیتت میکنن ؟؟؟؟؟

بیاا بریم پیش خودم

خداااااایا بغلم کن....... دلم گریه میخواد

سلام اقاجان ولادتون مبارک باشه

نمیونم چرا با اینکه دو ماهی از اومدنم به حرمتون نمی گذره دوباره باز دلم هوای حرمتون رو کرده

شاید واسه اینکه که یه تیکه از دلمو اونجا پیش شما جاا گذاشتم

یا شایدم روز ولادتونه و میخاین عیدی منوبدین که اینجور بی تاب حرمتون شدم 

آقا جان

یادتونه روز اولی که اومدم

نمیدونم چطور شد یدفه تو اون شلوغی جمعیت راه واسم باز شد ومن تونستم به ضریحت نزدیک بشم

صورتمو ،تمام بدنمو به ضریحت چسبوندم

های های تا تونستم بلند بلند گریه کردمو حاجتمو گفتم و باهاتون درد دل کردم وقتی فکرشو میکنم تنم میلرزه چه روزی بود

اره دلم کلی سبک شد

دیگه نفسم داشت بند میومدو نمیتونستم برگردم

نیمخاستم برگردم دلم میخاست همونجا بمونم تا مدتها باهاتون باشم

دلم واسه تمام صحنا،رواق ها واون صدای اذانی که میپیچیدد تو فضای اونجا کلی تنگ شده

دلم واسه سحرای اونجا ونمازای جماعتش و دعای امین الله که بعد هر نماز میخوندند و من کلی باهاش گریه میکردم تنگ شده

یادتونه روز آخر منو با دعای ندبه و نون قندیهای آشپزخونتون بدرقه کردید....

یادتونه وقتی میخواستم برگردم بغض بیخ گلومو گرفته بودو با هیچکسی حرف نمیزدم

کاش دوباره قسمتم میکردی بیام 

دلم خیلی گرفته

از همه آدمایی که اطرافم هستن

چشم طمع به مال داره همشونو کور میکنه

دیگه واسشون مهم نیست که چی قرار سر اطرافیانشون بیاد 

هیچکس به فکر من نیست

کاش لااقل شما به فکر من باشید

چرا آخه من باید تو این دنیا اینقد غریبو بی کس باشم 

کاش میشد ضامنم میشدی پیش خداااا کاش کاش!!!!

تو رو به حق پسر بزرگوارتون جواد قسمتون میدم ضامنم بشید ....

بسلامتی دختری که توی هوای گرم تابستون چادرشو حفظ میکنه تا از دید چشمای نا پاک در امان بمونه

بسلامتی اون دختری که تا یه پسر بهش نگاه کرد اخماشو بکشه تو همو سرشو بندازه پایینو نخنده

بسلامتی اون دختری که وقتی یه ماشین جلوش ایستادو بوق زد حتی سرشو بالا نکنه و به راهش ادامه بده

بسلامتی دختری که تا یه پسر بهش متلک انداخت انگار نه انگار بگیره جوابشو نده تا صدای نازکوو نازشو اون پسر نشنوه

بسلامتی اون دختری که سرشار از حیاوغیرت دخترونس و حیاش اجازه نمیده هر چیزی رو ببینه و با هر کسی ارتباط داشته باشه

تو دختری هستی از تبار فاطمه س ، تو حتما پاداشتو از خانوم فاطمه میگیری و هم تواین دنیا سرافرازی هم تو اون دنیا

بسلامتی تو....

حالا چند کلامم با دخترایی که...

آهای دختری که خودتوو مثل مترسک کردی وتو دید همه قرار دادی

آهای دختری که تعداد دوست پسرات هر چی بیشتر باشه افتخار میکنی

آهای تو که تا یه پسر بهت نگاه کرد قند تو دلت آب میشه و نیشت باز میشه

آهای دختری که هر کی برات بوق زد سرتو بالا میکنی و با افتخار سوار میشی

آهای تو یی که تو لاین ،واتس اپ یا هر برنامه ی دیگه ای میری و هر کاری دلت خاص میکنی و هر چی دلت خاص

میبینی وباهر کسی

دوست میشی وتو هر گروهی میری

آهای با توام!!!!!!!!

اینا کارای خوبی نیستن

یکم به خودت بیا ،یکم واسه خودت ارزش قائل شو لطفا

اره عزیزم جنس ارزون ودست دوم تو بازار مشتری زیاد داره

اون جنس ناب و کمیاب که مشتریای خاص داره و هر کس نمیتونه داشته باشه

آرررررره عزیزم اینجوریاس .....

خدایا با تو که باشم تمام دورها نزدیکند وناممکن ها ممکن ...

خدایا تنهام نزارررر ....

معلم به شاگرد :اگر تو به من بگویی خدا کجاست من به تو یه پرتقال میدهم

شاگرد :اگر تو بگویی خدا کجا نیست من به تو دو پرتقال میدهم .

بدان که قلبت کوچک است

پس نمیتوانی تقسیمش کنی

هر گاه خواستی آن را ببخشی با تمام وجودت ببخش که کوچکیش جبران شود .